شانه نكردن موهايم
دست راستم هميشه روي دنده ماشين
نديدن چيزي كه دنبالش مي گردم
شكستن سكوتهاي سنگين و آزار دهنده در مجالس رسمي
سِلف تايمر دوربين
روي پهلو خوابيدن
ريمل بنفشه
خوددار نبودن
ميوه پوست كندن
نوشتن در مورد آدمهاي دنيايم
كمي دير رسيدن
كش دادن آخر كتابها
جفتك اندازيهاي يكهو
صبحهاي خيلي زود حمام آب داغ
سَنبَل كردن تمام پروژهها در دقيقه نود يا حتي وقت اضافه
فرار از سفرهاي يكي دو روزه
نشستن روي ميز
لذت بردن از با خود بودن (همان خود-شيفتگي)
لباسهايم هميشه روي تخت
خاموش نكردن چراغ دستشويي و حمام پس از خروج
همراهِ روزهاي سختِ آدمها
پوشيدنِ دمپاييهاي پدر، روسريهاي خواهرم، لوازم آرايش مادر(استفاده از وسايل شخصي كساني كه دوستشان دارم)
درِ كمدها و كشوهايم هميشه نيمه باز
خيال پردازي
سركشيدن شير با بطري
جاگذاشتن انوع وسايل (كليد، غذا، تكليف، كيف پول، هديه، حوله، و ..)
خواب سبك
مدام روي ترازو رفتن
غلط املايي
باز نگه داشتنِ چشمهايم زير دوشِ آب
لباس خريدن
گريه بيجا
عينك آفتابي
زياد حرف زدن
.
دست راستم هميشه روي دنده ماشين
نديدن چيزي كه دنبالش مي گردم
شكستن سكوتهاي سنگين و آزار دهنده در مجالس رسمي
سِلف تايمر دوربين
روي پهلو خوابيدن
ريمل بنفشه
خوددار نبودن
ميوه پوست كندن
نوشتن در مورد آدمهاي دنيايم
كمي دير رسيدن
كش دادن آخر كتابها
جفتك اندازيهاي يكهو
صبحهاي خيلي زود حمام آب داغ
سَنبَل كردن تمام پروژهها در دقيقه نود يا حتي وقت اضافه
فرار از سفرهاي يكي دو روزه
نشستن روي ميز
لذت بردن از با خود بودن (همان خود-شيفتگي)
لباسهايم هميشه روي تخت
خاموش نكردن چراغ دستشويي و حمام پس از خروج
همراهِ روزهاي سختِ آدمها
پوشيدنِ دمپاييهاي پدر، روسريهاي خواهرم، لوازم آرايش مادر(استفاده از وسايل شخصي كساني كه دوستشان دارم)
درِ كمدها و كشوهايم هميشه نيمه باز
خيال پردازي
سركشيدن شير با بطري
جاگذاشتن انوع وسايل (كليد، غذا، تكليف، كيف پول، هديه، حوله، و ..)
خواب سبك
مدام روي ترازو رفتن
غلط املايي
باز نگه داشتنِ چشمهايم زير دوشِ آب
لباس خريدن
گريه بيجا
عينك آفتابي
زياد حرف زدن
.
۵ نظر:
عادت های جالب ...و شاید کمی مشابه....این عادت های جدا نشدنی تو را در بین عزیزانت معنی میکنه...تو رو با این عادت ها میشناسند..
زياد حرف زدن
گريه بيجا
غلط املايي
سركشيدن آب با بطري
خيال پردازي بیش از حد در حد یک بیمار
اتاق شلخته (محیط آشفته لازم برای زندگی ام) و بدون هیچ نظم خاص و تعیین جریمه برای کسی که تمیزش کنه
خیره شدن به آینه برای ساعت ها (همان خود شیفتگی) ه
رقصیدن یهویی در هرشرایطی (چه با آهنگ چه بدون آهنگ) ه
این هم در حد یک بیمار
...
شكستن سكوتهاي سنگين و آزار دهنده در مجالس رسمي
البته مجالسی هیچوقت نفهمیدم رسمیتشان کجاست و من چه گناهی کردم که خواستم کمی مجلس شاد بشن؟
...
lebasaye rangarang ... rangaye jazzab ... salam ba ye labkhande kuchulu ... dorosht kardane chesha mogheye tarife khatere ... bebinam rasti shaba ke miri khune kafshato mizari tu jakafshi? :D
chetori sobe zud miri zire abe dagh? geryeye bija ro kheyi moshtarak umadiiii :))) albate age mese man ham bimoghe bashe ham bemoghe nabashe!
آفففففففرين هدي
كفش هام هميشه پشت در جا مي مونه
;) :P
بقيه اش رو هم خوب گفتي
من رو بهتر از خودم مي شناسي انگار
:**
ارسال یک نظر