شنبه، مهر ۱۸، ۱۳۸۸

آ مثل آبي

بعضي رنگ ها هستند كه من اسمشان را مي گذارم آغوشي. كه ميان تمام رنگ هاي آغوشي، اين آبي كمرنگ لامصب آغوشي‌تر است. بعد هرچه آبي‌اش كمرنگ‌تر باشد و آسماني‌تر و.. كلا هرچه جاي بهتري نشسته باشد، آغوشي‌تر هم مي شود باز.
مثلا روي يك بلوز كه ترجيحا گشاد هم باشد، كه شانه‌هايش هم پهن.. كه انعكاسش بدرخشد در چشم‌هايي
يا نشسته باشد روي آسماني كه هيچ مرز ندارد. آسماني كه همه‌اش آسمان است، بي هيچ ساختمان اضافه، اعم از آسمان خراش يا چند طبقه و دو طبقه، يا درخت‌هاي سربه فلك كشيده، يا هرچه كه بشكند حريم آسمان را
اينها يعني آغوشِ باز.
يعني رها باش.
يعني جاري شو.
يعني بيا،
بنشين
بمان
.


هیچ نظری موجود نیست: