مخاطب خاص: این پست برای خارج-نشینانی نوشته شده که درسشان به اتمام رسیده، یا رو به پایان است و ناگزیرند از مرحله ناخوشایند و بعضن صعب العبور "کاریابی" عبور کنند. هدف از نوشتن این پست و فعالیت های مشابه، این است که به خودم بباورانم که تلاش های شش ماه گذشته ام، ثمری بجز پیدا کردن کار هم داشته است.
0. استرس-زدایی: این دوران بخاطر ماهیتش استرس زیادی دارد. مخصوصن که هیچ کس نمیداند چقدر قرار است طول بکشد. پس سعی کنید تا میتوانید استرسهای بیرونی تان را کم نگه دارید. مثلن برای جلوگیری از بحرانی شدن وضعیت مالی، قبل از اینکه پس اندازتان تمام شود به فکر کار باشید. منظورم کار موقت است. در رستوران مثلن. یا بچه داری. یا فارسی درس دادن و غیره. هرچند معمولن تمام خرج آدم با این کارها در نمی آید، اما سرعت تمام شدن پس انداز را کاهش میدهد. بعلاوه از نظر روحی کمک بسیار خوبی ست. چرا که دنبال کار گشتن، یک فرایند بی نتیجه است. یعنی به محض اینکه نتیجه بدهد تمام می شود. آن وسطش را میگویم. آدم هی هرروز صبح تا شب مشغول است اما آخر روز چی؟ هیچی. آخر هفته چی؟ هیچی. آخر ماه؟ هیچی. حالا ماهیت کارهای یدی این است که نتیجه شان بسیار ملموس است. بچه ها را از مهدکودک می آوری، شامشان را میدهی، میخوابانی شان. مادرشان می آید سی یورو میگذارد کف دستت. خیلی ملموس. خیلی غیر فکری. بنظرم مکمل خوبی ست برای دوران کاریابی. هفته ای دو روز مثلن. حتی یک روزش هم بهتر از هیچی ست.
1. متن رزومه: تک تک کلماتی که در رزومه تان مینویسید فکر شده باشند. اصلن عجیب نیست که دو-سه هفته روی آماده سازی رزومه تان وقت بگذارید. درنهایت حتمن از کسی که زبان رزومه، زبان مادری ش هست بخواهید رزومه تان را چک کند. ترجیحن طرف علاوه بر زبان مادری، در باغ رزومه نویسی بوده و با رشته کاری شما هم ناآشنا نباشد.
2. شکل رزومه: برای تدوین ریخت و قیافه ی رزومه تان، نمونه های موجود از کشوری که درش دنبال کار میگردید پیدا کنید. مرسومات هر کشور میتواند بسیار با کشور دوست و همسایه متفاوت باشد. مثلن در فرانسه به ما یاد داده بودند اگرسابقه کارتان کمتر از پنج سال است باید رزومه تان یک صفحه باشد. یک مدلی که ما فکر میکردیم اگر دو صفحه شد دخلمان آمده. همه چیز را فشرده و ریز در یک صفحه خرتپان میکردیم. آلمان؟ نصف صفحه اول فقط عکسشان را میگذارند. خیلی مرسوم است که صفحه اول فقط معرفی باشد (عکس و سن و وضعیت تاهل و تعداد بچه و ملیت و شماره تماس وغیره!) حال آنکه در فرانسه همه اینها را در دو سانتی متر بالایی صفحه درج میکنند. میبینید؟ تفاوت از زمین تا آسمان است.
3. عکس رزومه: اگر در کشوری زندگی میکنید که رزومه ها عکس دارند، خیلی به عکس رزومه دقت کنید. بهتر است بروید یکی از شرکتهای کاریابی که عکس رزومه هم میگیرند. اگر مثل من خسیس و بی فرهنگید، سعی کنید هزارتا عکس خوب رزومه نگاه کنید، خودتان را آن شکلی کنید و ژست مشابه بگیرید و هم خانه تان ازتان عکس بگیرد. اما فراموش نکنید، نور و کیفیت عکس خانگی هیچ وقت مثل عکس بیرون نمیشود.
4. زیر انگیزه نامه تان را حتمن امضا کنید. اگر مدرک دکترا دارید، توصیه میکنم حتی زیر رزومه تان را هم امضا کنید. ناخوداگاه مطالب مندرج در رزومه برای مخاطب باورپذیرتر میشود. ضمن اینکه اصلن نامرسوم هم نیست.
5.مراجع: از مدیر قبلی، استاد قبلی یا مدیران و استادان قبلی تان معرفی نامه بگیرید. به نوشتن اسم و ایمیلشان در انتهای روزمه بسنده نکنید. معرفی نامه بگیرید و برای هر شغلی که درخواست میفرستید، معرفی نامه ها را همراه با رزومه و انگیزه نامه ارسال کنید. اگر آن-لاین اپلای میکنید، احتمالن جایی با عنوان "بارگذاریهای دیگر" وجود دارد. معرفی نامه ها را آنجا بارگذاری کنید. اروپایی ها عاشق دریافت مدارک بیشتر و بیشتر هستند. من از وقتی معرفی نامه هم همراه روزمه ام فرستادم، نرخ مصاحبه گرفتنم تقریبن به سی درصد افزایش پیدا کرد. (از یکی دو درصد)
6. انتخاب آگهی استخدام مناسب: اگر هفتاد درصد از شرایط مندرج در آگهی استخدام را دارید، برای کار درخواست بفرستید. حتی اگر سی درصد باقی مانده بنظرتان خیلی مهم بیاید. شانس شما برای گرفتن یک کار، لزومن با درصد تطابق داشته هایتان بر شرایط کاری مندرج در آگهی، ارتباط مستقیم ندارد. مثلن عدم آشنایی با یک نرم افزار خاص، ندانستن زبان، نداشتن سابقه کار لازم همه و همه میتوانند در مقابل داشته های دیگر مورد اغماض قرار گیرند. البته همیشه اینطور نیست. اما گاهی هم همینطور است. و اگر شما هم در دوران کار-جویی بسر میبرید، به خاطر داشته باشید که قرار است تنها یکی از این همه درخواست کار تمام مراحل را با موفقیت پشت سربگذارد. شانس موفقیتتان را با سختگیری زیاد روی انتخاب آگهی استخدام، پایین نیاورید.
7. بازبینی رزومه: بعد از یکی دوماه جستجوی کار، به یک توقف چند هفته ای، جهت بروز رسانی رزومه و انگیزه نامه نیازمندید. چرا که هرچه میگذرد با کلمات کلیدی مورد توجه شرکت ها آشناتر میشوید و میتوانید رزومه تان را شرکت-پسندتر به بازار عرضه کنید.
8. قبل از مصاحبه: بدانید چکار کرده اید. کم پیش نیامده برای آدمیان، که یکی از سوابق کاری یا تحصیلی شان را فراموش کرده باشند. مثلن؟ سوالهایی مربوط به پروژه ی کارشناسی، یا کارشناسی ارشد. یا راجع به یک بند از یکی از کارهایی که مثلن چهارسال پیش انجام داده بودی. میپرسد از چه نرم افزاری استفاده میکردی؟ بعد نام نرم افزاره از مغز آدم میپرد. چرا؟ چون روز مصاحبه کلن روز پریدن است. بنابراین مهمترین توصیه برای آماده سازی، این است که به رزومه خودتان کاملن مسلط باشید.
9. در مورد شرکت: طبعن در مورد کار شرکت، گستردگی جغرافیایی، گروه بندی محصولات و رقبای اصلی در گوگل جستجو میکنیم. یادتان باشد در مورد فعالیت های مسئولانه شرکت هم اطلاعات داشته باشید. مثلن انجام پروژه های آبرسانی به مناطق محروم افریقا، یا پروژه های کاهش آلودگی هوا و خلاصه انسان دوستانه، محیط زیست دوستانه و غیره. حتمن در وبسایت شرکت این فعالیت ها را پیدا میکنید. در جواب چرا میخواهی در شرکت ما کار کنی، حتمن اشاره کنید که این ارزشها برایتان مهم است و دوست دارید با کار کردن درین شرکت، درین فعالیتها سهیم باشید. دلایل دیگرتان را بعد ازین بگویید. چون "ارزش" های شرکت چیزی ست که برای استخدام کنندگان (مخصوصن تیم منابع انسانی) بسیار مهم است.
10. درمورد مصاحبه کننده: حتمن اسم و سمت مصاحبه کنندگان را بپرسید. گوگلشان کنید. پروفایل های کاری مثل لینکدین شان را چک کنید. مهم است آدم طرفش را بشناسد، بداند در چه موضوعاتی تخصص دارد و چقدر تجربه کاری دارد. کلن هر عملی که جلوی سورپرایز شدن انسان را در روز مصاحبه بگیرد، بشدت توصیه میشود.
11. روز مصاحبه: نترسید. سعی کنید فقط و فقط از مکالمه تان با آن آدم لذت ببرید. انگار در یک قطار همسفر شدید و دارد از کار و آینده تان میپرسد. همانقدر ریلکس باشید. همانقدر سعی کنید بهتان خوش بگذرد. نمیگویم فکر نکرده حرف بزنید ها، فکر کنید اما زور نزنید. در نهایت مهم است که به سوالها چه جوابی میدهید، اما مهمتر این است که چطور جواب میدهید. مطمئن باشید تمام افرادی که برای اینکار به مصاحبه دعوت شده اند، به اندازه شما خوب هستند. و افرادی که تصمیم میگیدند، انسانند. انسانهایی که قرار است با شما کار کنند. هرروز. پس طبیعی ست کسی را انتخاب کنند که از مصاحبتش بیشتر لذت برده باشند. کسی که فکر میکند، اما زور نمیزند.
12. مهمترین، موثرترین و بهترین راه کار پیدا کردن، آشنا داشتن است. راهی که من بشدت درش ناتوانم. پیشبردن کارها از طریق ارتباطات برای خودش یک مهارت است. متاسفانه نگارنده فاقد این مهارت بوده، ازین رو شش-هفت ماه صبح تا شب جانش بالا آمده تا کار پیدا کند. لطفن به این مورد به چشم مهارت نگاه کنید، نه پارتی بازی. ارتباط داشتن، یعنی ارتباط ساختن. یعنی در یک شرکت که کارآموزی ت را انجام دادی، همانجا بتوانی سه تا، چهارتا پایگاه برای خودت بسازی. بلد باشی بدون گردن کج کردن از مردم بخواهی کمکت کنند. من بلد نیستم. گردن کج کردن هم جواب نمیدهد.
و در نهایت برای اینکه یک خطکش دستتان داده باشم تا ببینید تجربیات من چقدر به کار شما می آید، خلاصه ای از سوابق علمی خویش را به اختصار بشرح میرسانم:
دارای کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از ایران و تجارت بین الملل از فرانسه. سه سال سابقه کار در ایران، یک سال کارآموزی در فرانسه. تعداد درخواستهای فرستاده شده: 200 تا. تعداد مصاحبه های انجام گرفته: پانزده-شانزده تا با هشت-نه شرکت. و در نهایت تنها موفق به گذشت از هفت خان یکی ازین هشت شرکت شده است.
والسلام
.
۳ نظر:
از صمیم قلب تبریک. خیلی خوشحال شدم. موفق باشین.
koli behet tabrik migam man albate taeed mikonam ke kar peida kardan inja sakhte ama mikham yadavari ham bokonam ke tu alman ba dunestane zabane almani kheili rahat tar kar miad ta englisi ...inam shayad yeki az avamele mohemi bud ke inghadr tul keshid vagar na mamulan ba 70-80 bar ferestaddan bayad jamo jur beshe ghazieh.
تبریک می گم... متن خیلی مفید بود. مرسی.
ارسال یک نظر