زمستان را به خاطر شال و کلاه های رنگارنگش دوست دارم، پاییز را بخاطر باران های وحشی و چکمه های بلندش، تابستان را؟ به خاطر کفش های آل استار. امروز از آن روزهای هرچه دلم بگوید بوده از صبح. به جز خورش بادمجانِ تو که دستم بهش نمی رسد هیچ رقم. حالا دل خودش را تکه پاره کند!
مانتوی آبی قشنگم را پوشیدم و مداد سیاه کوچولوی شیطانم لغزید توی چشم هام و من هی بالا را نگاه کردم و او پایین را سیاه کرد و من پایین را نگاه کردم و او بالا را سیاه کرد و .. شلوار جین قدیمی رنگ و رو رفته را از زیرِ زیرِ ته کمد کشیدم بیرون و.. بوی کولر پیچیده بود در خانه بزرگ قدیمی مان و بوی کولر یعنی بوی تابستان و دل هرزه امروزه ی من در یک صبح بهاری، تابستان خواست و آل استار و من چهارزانو نشستم جلوی کمد دیواری اتاقم و طبقه کفش هام یعنی یکی از قلمروهایی م که بهش ایمان دارم. که یعنی تر یک عالمه جعبه های خوشگل و هیجان انگیز و خاطره ناک! که جعبه های بزرگ سمت کتابخانه یعنی بوت ها. ردیف روبه رویش کفش های رو فرشی و روبرو به سمت شرق یعنی پاشنه دار و کمی به سمت غرب یعنی تابستانه های روباز و کلا غربی یعنی جایی که باید آل استار باشد. جعبه ها هی ردیف به ردیف آمد بیرون و دانه به دانه کفش ها حاضر-غایب شد و آل استار نبود که نبود. شده بودم مثل یک پادشاه شبیخون خورده! جریحه دار بودم که چطور ممکن است یعنی. که هی دوباره و از اول جعبه ها آمد بیرون و هی باز چیده شد در همان جا که باید و از آل استار خبری نبود که نبود همچنان. حالا اصلا مسئله بیرون رفتن از خانه داشت بکل منتفی می شد و من با مانتوی آبی قشنگ و چشم های مدادکشیده با مژه های سنگین و انگشتر و لاک و چتری های یک وری و یعنی کلا یک منِ دل دلانه از این کمد به آن جا کفشی، از این انباری به آن زیرپله، کفش های تمام اهل خانه را شخم زدم، آل استارم نبود که نبود!!! آخر سر روی پشت بام بودم، هنوز دل دلانه. اما یک دل دلانه ی مستاصل با دست های خاکی و واکسی و نفس نفس زنانِ از پله بالا پایین دویده، که اس ام اس آمد که فلانی در راه هستی دیگر؟!خب منِ در راه نبوده بهتر دیدم با همان کتونی های چرم مشکی که از قبلترها مال خواهرم بود، به راه شوم و اصلا بهتر این است که دلم همین کفش ها را بخواهد که جلوی جا کفشی جفت که نه، یکی این طرف، یکی آن طرف و به پهلو افتاده و حیف است که به خاطر یک جفت آل استار قدیمی، دل دلانه را خراب کنم..
مانتوی آبی قشنگم را پوشیدم و مداد سیاه کوچولوی شیطانم لغزید توی چشم هام و من هی بالا را نگاه کردم و او پایین را سیاه کرد و من پایین را نگاه کردم و او بالا را سیاه کرد و .. شلوار جین قدیمی رنگ و رو رفته را از زیرِ زیرِ ته کمد کشیدم بیرون و.. بوی کولر پیچیده بود در خانه بزرگ قدیمی مان و بوی کولر یعنی بوی تابستان و دل هرزه امروزه ی من در یک صبح بهاری، تابستان خواست و آل استار و من چهارزانو نشستم جلوی کمد دیواری اتاقم و طبقه کفش هام یعنی یکی از قلمروهایی م که بهش ایمان دارم. که یعنی تر یک عالمه جعبه های خوشگل و هیجان انگیز و خاطره ناک! که جعبه های بزرگ سمت کتابخانه یعنی بوت ها. ردیف روبه رویش کفش های رو فرشی و روبرو به سمت شرق یعنی پاشنه دار و کمی به سمت غرب یعنی تابستانه های روباز و کلا غربی یعنی جایی که باید آل استار باشد. جعبه ها هی ردیف به ردیف آمد بیرون و دانه به دانه کفش ها حاضر-غایب شد و آل استار نبود که نبود. شده بودم مثل یک پادشاه شبیخون خورده! جریحه دار بودم که چطور ممکن است یعنی. که هی دوباره و از اول جعبه ها آمد بیرون و هی باز چیده شد در همان جا که باید و از آل استار خبری نبود که نبود همچنان. حالا اصلا مسئله بیرون رفتن از خانه داشت بکل منتفی می شد و من با مانتوی آبی قشنگ و چشم های مدادکشیده با مژه های سنگین و انگشتر و لاک و چتری های یک وری و یعنی کلا یک منِ دل دلانه از این کمد به آن جا کفشی، از این انباری به آن زیرپله، کفش های تمام اهل خانه را شخم زدم، آل استارم نبود که نبود!!! آخر سر روی پشت بام بودم، هنوز دل دلانه. اما یک دل دلانه ی مستاصل با دست های خاکی و واکسی و نفس نفس زنانِ از پله بالا پایین دویده، که اس ام اس آمد که فلانی در راه هستی دیگر؟!خب منِ در راه نبوده بهتر دیدم با همان کتونی های چرم مشکی که از قبلترها مال خواهرم بود، به راه شوم و اصلا بهتر این است که دلم همین کفش ها را بخواهد که جلوی جا کفشی جفت که نه، یکی این طرف، یکی آن طرف و به پهلو افتاده و حیف است که به خاطر یک جفت آل استار قدیمی، دل دلانه را خراب کنم..
۸ نظر:
یعنی تو انقد کفش داری که "دنبالشون" می گردی؟!! ما در حد سیندرلا! ینی بگو یه لنگه! :)
رعنا! تو وقتی خط چشم می کشی بالا پایین رو نیگا می کنی؟؟!!!
من تو آینه رو نیگا می کنم!
Dreamer>> بابا سیندرلا... ;) لایکیدم کامنتت رو
saeedeh>> برای خط چشم نه. برای مدادی که توی چشم می کشم آره. خط چشم بیرونه. مداد توی خیسی چشمه
شما توي چشمتون رو هم آرايش مي كنيد؟!! اي خدا نجاتمون بده از دست اين دختراا!!!
حالا تو خوب دوام آوردی باز! من می زدم زیر گریه بی شک!
من هم آل استار دوست دارم ولی نداشتم تا به حال.
فعلا که سه ساله یک کفش پامه! این:
http://www.asolo.com/eng/prod_det.php?area=3&catid=7&itemid=111
همممم... امان ازوقتی که آدم یه چی می خاد و نیستش. جن ها بردن. صلوات بفرست مادر!!!
月光>> بابا کفش خفن! چه وبسایت هم داره کفشش
ارسال یک نظر