شنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۸

حالا منقرض‌شان نكنيد

نه از سمپادي‌ها خوشم مياد، نه از اونايي كه از سمپادي‌ها بدشون مياد
!
.

۱۰ نظر:

شاهین گفت...

من نیز سمپاشی بودم (هستم) و دلبستگی به امثال خود ندارم!

طلايه گفت...

يعني هم از من خوشت نمياد چون سمپاديم، هم از من خوشت نمياد چون از سمپادي ها خوشم نمياد؟!دست درد نكنه خواهر!

R A N A گفت...

shaayan>> midoonestam :D
talayeh>> 1.az sampaadi boodanet khosham nemiad. 2.chon az sampaadi haa badet nemiad morede dovvom shaamele haaletoon nemishe ;)

حسام گفت...

ما ام یک نظری بدیم بد نیست در کل،
من هفت سالی سمپادی بودم
با سمپادی هام بیشتر میسازم کلا،
ولی معتقدم خیلیاشون به دردِ اینکه باهاشون فقط سلام و احوال پرسی داشته باشی هم نمی خورن
در مجموع از من متنفری در هر دو حال!؟
کلا به ماها فحش دادی اینجا
ولی خوبی ماها اینه که تنوع آدم تومون زیاده

R A N A گفت...

حسام جان تنوع آدم همه جا زياده. سمپادي ها ولي يه سري ويژگي هاي خاصي دارند كه توي اكثرشون مشتركه. هرچند كه آدم هاي متنوعي باشند
...
متنفر كه نه بابا. كلا خوش نيومدنم از اين ويژگي ها خيلي لايته! براي همين هم از افرادي كه خيلي جدي و محكم از اون ويژگي ها بدشون مياد، خوشم نمياد
ولي فكر كنم يه فحش لايتي به همه‌تون دادم اينجا
:D

شاهین گفت...

داستان اینه که ما سمپادی ها (اکثرا هفت سال) سالهای بسیار مهم زندگی مون رو در شرایط خاصی سپری کردیم. منظور از سالهای مهم همون دوران بلوغه. و مدلهای ذهنی ما در این شرایط خاص شکل گرفته که برای بعضیها خیلی تاثیر گذار بوده و برای عده ای دیگر کمتر.
ویژگی بارز بسیار از ما مغرور بودنه. حالا این مغرور بودن توش یه عالمه ویژگی دیگه و بحث و جدل وجود داره. اینجا نمی خواهیم بحث کنیم درباره ویژگیهای سمپادیها. کافیه در گوگل جستجو کنید. کلی مقاله جالب درباره ما نوشته شده! به نظر من ما اکستریم هستیم! یعنی ویژگی های خیلی خوب و ویژگیهای خیلی بد داریم! (که متاسفانه یک سری از اینها به ویژگیهای شخصیتی تبدیل شده) آره!
چیزی که باور دارم اینه که سمپاد مسیر زندگی من رو کاملا تحت تاثیر قرار داد. ۵ سال پیش فکر میکردم بهترین مسیر رو انتخاب کردم. اما الان فکر میکنم مسیر خوبیه ولی عالی نیست. یعنی اگر من سال اول و دوم دبیرستان به جای هندسه بهمن اصلاح پذیر موسیقی رو شروع می کردم الان کلی موزیسین بودم برای خودم!! (تازه توی مسابقه هندسه به همین رعنا خانم باختم!!) بله!

نکته آخر: در تحقیقات مباحث رفتاری همیشه یک رویکرد اینه که بیایم ویژگیهای (شخصیتی و غیر شخصیتی) آدمها رو شناسایی کنیم و بر مبنای اون روی آدمها سرمایه گذاری کنیم. البته یه عده هم مخالف این داستان هستند. اما یک جا خونده بودم که گفته بود جامعه نیاز داره به آدمهایی که مثل سمپادیها تربیت می شوند. یعنی آدمهایی که توجه خاصی بهشون میشه و مرتب نخبه های جامعه قلمداد میشن!

خلاصه اینکه سمپادیهای عزیز خودتون رو بپذیرید تا بتوانید تغییر کنید

R A N A گفت...

:))
ok baashe. jame'e behetoon niaaz daare ;) bashe bashe
nice notgh! dar harsoorat

Ehsan گفت...

Ghezavat e falleyi mamnoo!!! PLZ...

شاهین گفت...

عجبا!!
گفتم اون مطلب رو یه جا خونده بودم که الان یادم نیست دقیقا کجا بود. بحثش درباره اقشار و لایه های مختلف جامعه بود. من هم که نگفتم اون ادعا رو پذیرفتم یا نه. می خواستم بگم این موضوع از جنس موضوعاتی هست که آکادمیکها درباره اش اختلاف نظر دارند.
نکته دوم: به همین چندتا کامنت دوستان سمپادی توجه کن. ببین دست روی نقطه حساسی گذاشتی. صرف نظر از اینکه حالا کار خوبیه یا نه (که به نظر من کار خوبیه) ببین که فرهنگ سازمانی (داخلی) این مدرسه (ها) چه تاثیر عمیقی روی افراد گذاشته. شاید این سرمایه فرهنگی به مراتب با ارزش تر از منابع دیگر سمپاد باشه

R A N A گفت...

@shayan:
مي دونم بابا. شوخي كردم

@Ehsan:
بله. تمام قوانين استثنا دارند و فرمايش شما كاملا متين