آدم گاهي دلش براي آن دوست‌هاي خيلي دوست تنگ مي‌شود
آن‌ها كه تا وقتي بودند جاي هيچ كس انگار در زندگي آدم خالي نبود
آن‌ها كه جاي‌شان خالي مي‌ماند هميشه
آن‌ها كه دوست بودند، دوستي مي‌كرند
گاهي بايد تنها بنشيني و لعنت بفرستي بر اين جبر جغرافيا
لعنت بفرستي به هرچه مريضي‌ست و بي‌تابي‌ست و
لعنت بفرستي برهرچه زندگي كش دار مسخره است
...
.
آن‌ها كه تا وقتي بودند جاي هيچ كس انگار در زندگي آدم خالي نبود
آن‌ها كه جاي‌شان خالي مي‌ماند هميشه
آن‌ها كه دوست بودند، دوستي مي‌كرند
گاهي بايد تنها بنشيني و لعنت بفرستي بر اين جبر جغرافيا
لعنت بفرستي به هرچه مريضي‌ست و بي‌تابي‌ست و
لعنت بفرستي برهرچه زندگي كش دار مسخره است
...
.
۱ نظر:
به جای این لعنت ها بر دل سیاه شیطان لعنت بفرست! جبر جغرافیا مربوط به جسم آدم هاسات. جغرافیای دوستی که کشور و مرز ندارد.
ارسال یک نظر