یک آقای خوش پوش میان سالِ هیکل نسبتا ورزش کاریِ موهای جو گندمیِ نگاه باهوشِ برخوردِ یه کم روان شناسی دانانه ای آمد نشست روبرویم
گفتم فلانی هستم، گفت: منتظرتان بودم
گفت کارت ورود به ... را تحویل دهید
من تحویل دادم
گفت: این فرم را تکمیل کنید
من تکمیل کردم
گفت: اگر کارکردن در سازمان محرمانه محسوب شود، کار کردن در شرکت های تابعه سازمان، فوق محرمانه محسوب می شود و اطلاعاتی که شما دارید و برایتان عادی شده، اطلاعات فوق سری است و ما نگفته بودیم که هول نکنید! بعد پرسید: سریال آینه های نشکن را دیده اید؟ من با یک ذوق احمقانه: بله! مرد: آدمها گاهی ناخواسته وارد بازی های جاسوسی می شوند و .. داشت برای خودش ادامه می داد که من: ببخشید. من هیچ اطلاعات خاص سری ندارم ها!! بعد او: شما خودتان خبر ندارید خانم. همین که شما می دانید چه کسی در شرکت مدیر کدام بخش است و اطلاعات فنی ای که دارید و ... ه
حالا فکر کنید من این جور آدمی هستم که بعد از شش ماه کار کردن در شرکت هنوز نمی دانستم آقای ایکس، مدیر فلان معاونت، که عضو هیئت مدیره هم هست؛ کدام یکی ست! یک روز یک برگه دادند دستم که برو پیش آقای ایکس ، بعد من رفتم پیش آقای ایگرگ و با اعتماد به نفس: سلام آقای ایکس.
یعنی می خواهم بگویم این آقای خوش پوش میان سالِ هیکل نسبتا ورزش کاریِ موهای جو گندمیِ نگاه باهوشِ برخوردِ یه کم روان شناسی دانانه، داشت وقت خودش را تلف می کرد که برای آدمی که من باشم چنین مسائلی را توضیح می داد و از امنیت ملی و آخرین جاسوسی که دستگیر شده بود و اینها می گفت و در آخر از دهان مبارک اش پرید که: اگر شما سهل انگاری کنید و ما لو برویم برای آبروی ملی مان ضرر دارد.
من حقیقتا تا آن لحظه نمی دانستم کاری که می کنیم ممکن است لو هم برود!! یعنی کم کم داشتم شک می کردم که نکند خبرهایی بوده و من نفهمیدم
خیلی دلم می خواست به او بگویم که من در حال نوشتن یک فیلم نامه جاسوسی هستم و سوالاتی دارم در این زمینه، اما ترسیدم دست از سر کچلم بر ندارد و برگه را حالا حالاها امضا نکند. پس ترجیح دادم برای فیلم نامه از قوه تخیلم استفاده کنم
بعد: همکارهای عزیزی که این پست را می خوانند، لطفا کس دیگری به جز خودتان چند نفر این پست را نبیند
.
۱ نظر:
ای بابــــا رعنای خواهر تو این همه اطلاعت سری داری و استفاده نمی کنی؟ :)) خب می خوای بسپارش به من هر چی دستمُ گرفت نصف نصف. این پستم می خوای پاک کن که من شناسایی نشم ;) ـ
ارسال یک نظر