یکشنبه، آبان ۲۴، ۱۳۸۸

رد پا

وقتی که یک رابطه تمام می شود، بعضی چیزها هست که مایه دردسر است. مثلا دوست مشترک، یا برادری، خواهری، یا مثلا پروژه ای، برنامه ای که دونفره در حال انجام بوده. امانت هایی که آدم ها پیش هم دارند، بدهکاری ای مثلا، ساعتی، دستبندی، چیزی که جامانده باشد در ماشینی، خانه ای. خلاصه بد نیست پیش از آنکه پروسه قطع ارتباط کامل شروع شود، طرفین فکری برای این خرده ریزهای باقی مانده در زندگی هم بکنند. یک طوری باید هندل شود که هردو راحت تر باشند.

حالا اگر پیش آمد و دو نفر یکهو تصمیم گرفتند دوستی ای را تمام کنند، ناچارند بعد از یکی دو ماه که میزان از ریخت هم سیر بودگی شان کمتر شد، تماسی داشته باشند و فکری برای این بقایای خودشان در زندگی همدیگر بکنند. بعد خوب است که وقتی یکی به این منظور با دیگری تماسی می گیرد آن دیگری توهم برنداردش که حتما آمده منت کِشی و حالا نباید جواب بدهم و فلان. بد نیست آدم ها کمی جنبه به خرج دهند و حرمت نان و نمکی که با هم خورده اند را نگه دارند
.

۲ نظر:

افتخار گفت...

آفرین!ـ

اگه گفتی کی ام گفت...

موافقم زیاد خیلی زیاد