سه‌شنبه، آبان ۱۹، ۱۳۸۸

لحظه

ای کاش بعضی لحظه ها را می شد سیو کرد. که بعد هی تکرارش کرد و هی باز هم. که همه لحظه هایت اصلا می شد همان لحظه. همه عمرت شاید. شاید هم نه.
ای کاش لحظه پاک می شد. کاش می شد آدم ها بنشینند و گذشته شان را مثل یک فیلم مرور کنند و بعضی لحظه ها را یواشکی پاک کنند. بی سر و صدا. طوری که فقط خودشان بفهمند.
.

۲ نظر:

مهرداد شهابی گفت...

تو چشم ِ آینه می خونم که تنهام
نیستی و وابسته شدم به رویام
بذار یه کم، کم بشه از عمر من
روزای بی تو بودنُ نمی خوام

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

من یه سوال دارم: مگه نمی گه "تو رو از خاطرم برده، تب تلخ فراموشی"، پس یعنی چی که براش ترانه می نویسه! تازه بعدشم می ده علی لهراسبی بخوندش؟ اونم تیتراژ که اگه صدا و سیما تحریم نبود حتماً یه عالمه آدمم می شنیدنش. :)) چطوری می شه آدم برا کسی که فراموش کرده ترانه بگه خُب؟! :) ـ

پ.ن: با احترام به ترانه زیبای پویا بیاتی.ـ

R A N A گفت...

ey aghaa kare dele dige. hesab o ketab ke nadare