دوست داشتم اینو ... به قول یه دوست عزیز، بعضی رابطه ها، مثل عرق کشمش میمونه؛ نه انقدر الکل داره که بشه باهاش آتیش روشن کرد، نه انقدر آب که توی فریزر یخ بزنه
یعنی، از اون رابطههایی هستند که فقط هستن که باشن .. نه میشه تمومشون کرد، نه میشه پیشرفتشون داد. بعد یه جایی میشه که تمومش میکنی، با خوبی و خوشی! ... ولی رابطه تبدیل میشه به ارتباطی از "نوع بی ارتباطی" ... و خودت هم نمیدونی که واقعا همه چیز تموم شده یا تازه شروع شده ....
shayan>> شاید اونجور رابطه ها اصلا شروع نشدند afsaaneh>> طبیعتا همچین رابطه هایی هم هست. من ولی تجربه اش رو نداشتم... شاید سن آدم که میره بالاتر، بیشتر این اتفاق بیافته. منظورم این رابطه های عرق کشمشیه. بس که آدم عشق رو کمتر و دیرتر باور می کنه
اگر هر دو طرف عقلانی عمل کنند چی؟ نگو که چون قرار عقلانی عمل کنند دوستانه تموم نم کنند. وقتی آدمها به حد بالایی از خودآگاهی و خودکنترلی میرسند خیلی از این معادلات عوض میشه. اتفاقا شواهدی هست که میگه آدمها توی جوامع مدرن دارند به همین سمت میرند.
۸ نظر:
مخالفم!
مرگ تدریجی
تابع نمایی زمان بین تلفن حرف زدن
ولی من موافقم
دوست داشتم اینو ... به قول یه دوست عزیز، بعضی رابطه ها، مثل عرق کشمش میمونه؛ نه انقدر الکل داره که بشه باهاش آتیش روشن کرد، نه انقدر آب که توی فریزر یخ بزنه
یعنی، از اون رابطههایی هستند که فقط هستن که باشن .. نه میشه تمومشون کرد، نه میشه پیشرفتشون داد. بعد یه جایی میشه که تمومش میکنی، با خوبی و خوشی! ... ولی رابطه تبدیل میشه به ارتباطی از "نوع بی ارتباطی" ... و خودت هم نمیدونی که واقعا همه چیز تموم شده یا تازه شروع شده
....
true! true!
shayan>> شاید اونجور رابطه ها اصلا شروع نشدند
afsaaneh>> طبیعتا همچین رابطه هایی هم هست. من ولی تجربه اش رو نداشتم... شاید سن آدم که میره بالاتر، بیشتر این اتفاق بیافته. منظورم این رابطه های عرق کشمشیه. بس که آدم عشق رو کمتر و دیرتر باور می کنه
آره آره موافقم، بخصوص اینجا!ء
اگر هر دو طرف عقلانی عمل کنند چی؟ نگو که چون قرار عقلانی عمل کنند دوستانه تموم نم کنند.
وقتی آدمها به حد بالایی از خودآگاهی و خودکنترلی میرسند خیلی از این معادلات عوض میشه. اتفاقا شواهدی هست که میگه آدمها توی جوامع مدرن دارند به همین سمت میرند.
امتداد پابرجای رابطه ها
ارسال یک نظر