همه مان می دانیم که جامعه مان مرد بیمار کم ندارد. مطمئنن بیشتر از پنج درصد. همه هم می دانیم که همه مردهای جامعه بیمار نیستند.. اما بیایید حمله نکنیم به آدم های جریحه دار، حتی اگر بهمان حمله کردند.
به نظر من آدمی که زخم خورده، یا انتخاب کرده طوری زندگی کند که زخم خورده زیاد ببیند تا شاید بتواند مرهم باشد، تیمار کند، سد و سپر بسازد.. آدمی که از من و شمایی که چشممان را می بندیم به خیلی اتفاق ها و خیلی آدم ها بیشتر دویده، جان گذاشته، زندگی و اعصاب گذاشته و عمر گذاشته و.. آدمی که جریحه دار است از ظلم، آدمی که زخم خورده، حق دار فریاد بزند. به نظر من نوشته خانم شادی صدر یک مقاله انتقادی یا اجتماعی مغرضانه یا مصلحانه یا هرچه نبود. یک فریاد بود.
من اما باز حق هم می دهم به مردانی که اعتراض کردند به این متن. چرا؟ چون نمی دانند. (سلام آیدا) فقط یک زن در این جامعه می فهمد که همین آدم های اطراف، از استادهای با وقار دانشگاه تهران گرفته، تا راننده تاکسی و فروشنده و پسرهای دبیرستانی و مشاوران روان شناسی و رئیس و مرئوس و حتی گاهی پیرمردهای شصت ساله ای که یک فامیل معتبر پشتشان قسم می خورند، چطور ناباورانه* متجاوز می شوند. همان ها که در بحث های روشن فکرانه گل سرسبد مجلسند و چه وقیحانه چین به پیشانی می اندازند و زمین و زمان را به باد انتقاد می گیرند و... پووووف.. همین آدم های اطراف..
ای مردهایی که با شنیدن یک فریاد، یک نوک سوزنی که شايد به ناحق به خود شما هم نه حتی، به حیثیت مردانه تان خورده باشد، خون در رگ غیرتتان جوشیده.. شما خیلی از حقایق را نمی دانید. نمی دانید چون این ها دردی نیست که بشود فریادشان زد. یا انگشت شمارند کسانی که جرئت فریاد کردنش را داشته باشند. بس که گاهی این متجاوزان اعتبار دارند و قدرت دارند و تهدید دارند و بازی هایی که باز شما تنها در فیلم ها دیده اید و شنیده اید.
فقط خواستم بگویم، ای مردهایی که شمشیر کشیده اید برای قصاصِ يك فرياد، بدانید که خیلی چیزها را نمی دانید
*اصلا ناباورانه، خر است. بس كه پنج درصد شما را مي كند صددرصد شادي
.
به نظر من آدمی که زخم خورده، یا انتخاب کرده طوری زندگی کند که زخم خورده زیاد ببیند تا شاید بتواند مرهم باشد، تیمار کند، سد و سپر بسازد.. آدمی که از من و شمایی که چشممان را می بندیم به خیلی اتفاق ها و خیلی آدم ها بیشتر دویده، جان گذاشته، زندگی و اعصاب گذاشته و عمر گذاشته و.. آدمی که جریحه دار است از ظلم، آدمی که زخم خورده، حق دار فریاد بزند. به نظر من نوشته خانم شادی صدر یک مقاله انتقادی یا اجتماعی مغرضانه یا مصلحانه یا هرچه نبود. یک فریاد بود.
من اما باز حق هم می دهم به مردانی که اعتراض کردند به این متن. چرا؟ چون نمی دانند. (سلام آیدا) فقط یک زن در این جامعه می فهمد که همین آدم های اطراف، از استادهای با وقار دانشگاه تهران گرفته، تا راننده تاکسی و فروشنده و پسرهای دبیرستانی و مشاوران روان شناسی و رئیس و مرئوس و حتی گاهی پیرمردهای شصت ساله ای که یک فامیل معتبر پشتشان قسم می خورند، چطور ناباورانه* متجاوز می شوند. همان ها که در بحث های روشن فکرانه گل سرسبد مجلسند و چه وقیحانه چین به پیشانی می اندازند و زمین و زمان را به باد انتقاد می گیرند و... پووووف.. همین آدم های اطراف..
ای مردهایی که با شنیدن یک فریاد، یک نوک سوزنی که شايد به ناحق به خود شما هم نه حتی، به حیثیت مردانه تان خورده باشد، خون در رگ غیرتتان جوشیده.. شما خیلی از حقایق را نمی دانید. نمی دانید چون این ها دردی نیست که بشود فریادشان زد. یا انگشت شمارند کسانی که جرئت فریاد کردنش را داشته باشند. بس که گاهی این متجاوزان اعتبار دارند و قدرت دارند و تهدید دارند و بازی هایی که باز شما تنها در فیلم ها دیده اید و شنیده اید.
فقط خواستم بگویم، ای مردهایی که شمشیر کشیده اید برای قصاصِ يك فرياد، بدانید که خیلی چیزها را نمی دانید
*اصلا ناباورانه، خر است. بس كه پنج درصد شما را مي كند صددرصد شادي
.
۷ نظر:
میدونی این شهر باریک هست برای همه
برای تو
برای من
برای همه
خیلیامون هم، چه پسر و چه دختر مورد تجاوزیم
از زبان و دست ِ مرد و زن
هم جنس و غیر هم جنس
...
بنا به روشنکری ندارم.
اولا که صدیقی حرف مفت زده و از این مهمتر از قصد حرف مفت زده. یعنی می دونسته که داره چرت میگه. شک نداشته باشید که دارند افکار عمومی رو منحرف میکنند و زیرزیرکی یه غلطهایی میکنند.
ثانیا صدیقی و رفقا خوشحال هستند از اینکه اپوزوسیون واکنش تند نشون بده به این داستان. جنبشی که زنان و مردان در اون متحد بودند یا لااقل نزدیک شده بودند به هم حالا شادی صدر کمک کرده به ایجاد شکاف در اون.
در آخر اکسترمیزم یا افراطگرایی یا واکنشهای تند در کوتاه مدت آره ولی در بلند مدت جواب نمی دهند. چه از نوع صدیقی چه از نوع صدر. حالا میتونی این رو همون سوزن به قول صدر یا فریاد به قول نقطه سر خط تعبیر کنید. این راهش نیست.
شایان!!! یعنی چی حرف مفت زده! درست صحبت کن
اِ
عجبا! کلی مرام گذاشتم از واژه های دیگه استفاده نکردم!
پير مرد شصت ساله تركيب درستي نيست اصولا از چهل كه حساب كني دنيا مياد دستت . فاز عدديت داره قوي ميشه به حسابت بكشه خوبه .( همین آدم های اطراف، از استادهای با وقار دانشگاه تهران گرفته، تا راننده تاکسی و فروشنده و پسرهای دبیرستانی و مشاوران روان شناسی و رئیس و مرئوس و حتی گاهی پیرمردهای شصت ساله ای که یک فامیل معتبر پشتشان قسم می خورند، چطور ناباورانه* متجاوز می شوند) بهتر از عاليع ولي با تاكيدش كه فقط يك زن ميفهمدش موافق نيستم هر چند براي انسجام متن لازمه
ببین، قبول که "نمی دانند" ولی من می گم به من چه که نمیدانند! تاوان ندونستن و صرفا لذت بردن و کاملا غریزی رفتار کردن آنها رو من باید بدم؟! تا عمری مثل یک کوله ی پر از سنگ روی دوشم بکشم این اضطراب را؟! پس لطفا آقایان بدانید و آگاه باشید " هر روز تجاوز میکنید، خودتان خبر ندارید!" (جون عمه تان!!)
نه ديگه!بايد گفت كه بدانند! كار ديگه اي فعلا نميشه كرد
:(
ارسال یک نظر