من کلن موجود انگشتر بازی هستم. نه اینکه حالا فکر کنید کلکسیون دارم ها. یعنی که انگشتر دوست ام. که یعنی هی همیشه یک گوشه ذهنم هست که این انگشتر را با آن ساعت، یا آن لباس را با کدام انگشتر و این حرف ها.. بعد انگشترِ الکیِ چندبار مصرف هم زیاد می خرم، یا شاید بهتر باشد بگویم زیاد بهم می اندازند! در همین راستا، یک رینگ پهن نقره خریدم یکی دو سال پیش که رویش یک سنگ کج و معوج گنده نخراشیده با تف چسبانده بودند. سنگش زود افتاد. رینگش ماند ولی.
رینگش را من چند ماه پیاپی می انداختم در انگشت حلقه دست چپم. نه اینکه مثلا تعهد باشد به کس خاصی ها. مگس پران بود. این اصطلاح را قبل ترها زیاد شنیده بودم از دخترهای خود لوس کن؛ در جواب این جمله که: اِ. نامزد کردی؟ همیشه با خودم کلی ایش و پیف و پوفشان می کردم که خب آدم اگر دوست نمی خواهد دوست نمی شود دیگر! مگس پران آخه؟!؟!
من؟ برنامه قبلی برای این کار نداشتم. درست همان جایی که سنگش افتاد و رینگ خالی ماند کف دستم، به فکرم رسید که حالا من یک مگس پران حسابی دارم. حالا ایش و پیف و پوفتان نشود لطفن.
مگس پران برای پراندن نیست لزوما. برای روی پای خود بودن است. مگس پران یعنی این نیست که من دوست نمی خواهم. مگس پران یعنی که من حضور های مثلن بی دلیل و نگاه های کش آمده لعنتی و هی صبح تا شب گشت و گذارهای همین جوری و شب تا صبح باز اس ام اس های بی منظور و.. مگس پران یعنی من کشش ندارم دیگر که هی برق عشق را در نگاهِ هم ببینیم و هی منتظر بمانیم که کجا آن دوستت دارم لعنتی خودش را نشانمان می دهد. که هی از خودم بپرسم کی می رسیم به جایی که اعتراف کنیم که "بی منظور" این همه بی وقفه و کش آمده نمی شود. که بی منظور را هر دو بلدیم و می دانیم این بی منظور نیست..
مگس پران یعنی من در دارم. یعنی کسی سرش را نیاندازد پایین بیاید تو بی که خبر کرده باشد. مگس پران یعنی این نیست که درش قفل باشد ها. یعنی در بزن آقای محترم. بعد یک نفر از آن تو داد می زند که باز است. بیا. یا خفه خون می گیرد که یعنی نیا.
نتیجه اینکه، مگس پران خوب است. در و پیکر دار است. که یعنی نفهمیدم از کجا شروع شد ندارد. نفهمیدم از کجا شروع شد خیلی ترسناک است. شروعی که دست تو نباشد، پایانش هم دست تو نیست. مگس پران را امتحان کنید. من سال هاست که با مگس پران زندگی می کنم. با مگس پران عاشقی می کنم. با مگس پران مثل آدم سلام و خداحافظ می گویم. با مگس پران امن ام. چشم هام را می بندم.. تا کسی بیاید بزند روی شانه ام که هی! سلام.
.
رینگش را من چند ماه پیاپی می انداختم در انگشت حلقه دست چپم. نه اینکه مثلا تعهد باشد به کس خاصی ها. مگس پران بود. این اصطلاح را قبل ترها زیاد شنیده بودم از دخترهای خود لوس کن؛ در جواب این جمله که: اِ. نامزد کردی؟ همیشه با خودم کلی ایش و پیف و پوفشان می کردم که خب آدم اگر دوست نمی خواهد دوست نمی شود دیگر! مگس پران آخه؟!؟!
من؟ برنامه قبلی برای این کار نداشتم. درست همان جایی که سنگش افتاد و رینگ خالی ماند کف دستم، به فکرم رسید که حالا من یک مگس پران حسابی دارم. حالا ایش و پیف و پوفتان نشود لطفن.
مگس پران برای پراندن نیست لزوما. برای روی پای خود بودن است. مگس پران یعنی این نیست که من دوست نمی خواهم. مگس پران یعنی که من حضور های مثلن بی دلیل و نگاه های کش آمده لعنتی و هی صبح تا شب گشت و گذارهای همین جوری و شب تا صبح باز اس ام اس های بی منظور و.. مگس پران یعنی من کشش ندارم دیگر که هی برق عشق را در نگاهِ هم ببینیم و هی منتظر بمانیم که کجا آن دوستت دارم لعنتی خودش را نشانمان می دهد. که هی از خودم بپرسم کی می رسیم به جایی که اعتراف کنیم که "بی منظور" این همه بی وقفه و کش آمده نمی شود. که بی منظور را هر دو بلدیم و می دانیم این بی منظور نیست..
مگس پران یعنی من در دارم. یعنی کسی سرش را نیاندازد پایین بیاید تو بی که خبر کرده باشد. مگس پران یعنی این نیست که درش قفل باشد ها. یعنی در بزن آقای محترم. بعد یک نفر از آن تو داد می زند که باز است. بیا. یا خفه خون می گیرد که یعنی نیا.
نتیجه اینکه، مگس پران خوب است. در و پیکر دار است. که یعنی نفهمیدم از کجا شروع شد ندارد. نفهمیدم از کجا شروع شد خیلی ترسناک است. شروعی که دست تو نباشد، پایانش هم دست تو نیست. مگس پران را امتحان کنید. من سال هاست که با مگس پران زندگی می کنم. با مگس پران عاشقی می کنم. با مگس پران مثل آدم سلام و خداحافظ می گویم. با مگس پران امن ام. چشم هام را می بندم.. تا کسی بیاید بزند روی شانه ام که هی! سلام.
.
۱ نظر:
be manam sar bezanid
ارسال یک نظر