شنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۹۰

ذوق بَرَم داشته

یک.
نازی. بگو چی پیدا کردم؟ فایل های صوتی پروژه هایی که چهارسال پیش انجام داده بودم. یعنی فایل صوتی مصاحبه هایی که هلک هلک راه افتاده بودم توی شرکتا برگزار کرده بودم. عجب سرو زبونی داشتما. هه هه. چه چیز خوبیه این فایل صوتی. دوست می دارم. باورم نمیشه این همه اطلاعات داشتم من راجع به روبات ها. چرا حتی یک کلمه اش هم یادم نمونده پس؟ این چه حافظه مزخرفیه من دارم آخه
.
دو.
این یکی رو واسه خودم ضبط کرده بودم. اولش میگم امروز چهارم فروردینه الان کنار دریام.. بعد صدای طلایه میاد که یهو مثل سنگ پا می پره وسط حرفام جیغ میزنه رعنا! این سنگارو ببین. من میگم: واسه یه قل دو قل؟ میگه: نه! نمی دونم. گرده دیگه. بعد یه صدای جیغ دیگه میاد و موج و باد و.. آخرشم اعلام میکنم که می دونم هیچ وقت این فایله رو گوش نمی کنم. گوش دادم ولی
.

هیچ نظری موجود نیست: