کارت های احساساتش را می آورد و دانه دانه به من نشان میدهد. باید احساساتی که آن روز داشته ام را انتخاب کنم و بگویم چرا این حس را داشتم. بعد نوبت خودش می شود.
احساسات دیشبش: هیجان، به خاطر اردوی روز جمعه. قدردانی، بخاطر خواهری که در راه دارد. حسودی، چون نقاشی های دوستش خیلی قشنگترند. ناامیدی، چون دوستش نقاشی هایش را دوست ندارد. استیصال، چون دوستش نقاشی ای که به او هدیه داده بود را قبول نکرد. ناراحتی، چون دوستش هدیه اش را پس داد.
در آخر گفت چرا احساس بی عدالتی نداریم؟
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر