دوشنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۴۰۳

به درد توجه کن

دور و بر خودمو که خلوت کردم، حقایق زندگیم زدن بیرون. این مردِ کمالگرا که هر روز زندگی رو برای خودش سخت تر میکنه حقیقت زندگی منه و اون دختربچه سرتق که برای جا به جا کردن مرزهایی که سعی میکنم براش بذارم تا پای جون مبارزه میکنه. اینا حقیقت زندگی منن، چون دارمشون. چون بودنشون، عشقشون، مثل زمین زیر پام محکمه. نمیدونم چرا تابحال نخواستم با حقیقت کنار بیام. با حقیقت آدمهایی که دارم و حقیقت آدمهایی که میخوام، ولی ندارم. دور و بر خودمو خلوت کردم و به سوگ نداشته هام نشستم. 

.

هیچ نظری موجود نیست: