سه‌شنبه، تیر ۲۴، ۱۳۹۹

از روزهای آرامش و انتظار

از جایی که در زندگی ایستاده‌ام خیلی خوشحالم. تصویری که از آینده دارم برایم روشن نیست و همین احساس زنده بودن بهم می‌دهد. احساس آزادی می‌کنم، احساس رضایت و هیجان. چند روز دیگر قرار است دخترم به دنیا بیاید. می‌دانم که ماه‌های آینده همه چیز حول تجربه جدید می‌گردد. هرکس که مرا بشناسد می‌داند که چقدر عاشق تجربه‌های جدیدم. دنیاهای تازه و روابط تازه و نقش‌های تازه.
یک سال پیش در چنین روزی برای شروع کار جدیدم آماده می‌شدم. تجربه تازه‌ای که آنقدر از کارهای قبلی‌ام دور بود که گاهی هیجان جایش را به ترس و شک می‌داد. امروز اما خیلی خوشحالم از جایی که در زندگی ایستاده‌ام. از مسیر پرهیجان شغلهایی که تجربه کرده‌ام و از آدم عزیزی که دارد به زندگیمان اضافه می‌شود.
.