امروز مثل یک زن خوشبخت در یک شهر معتدل و آفتابی زندگی کردم.
زیر آفتاب با شوهرم قدم زدم. خرید سوپرمارکتی رفتم. لباس اتو کردم. ظرف شستم. فقط سه تا ایمیل کاری نوشتم. تمام تابلوهای نقاشی را از دیوار جمع کردم. یک پارچه بزرگ اتو کردم که بجای تابلوها بکوبم به دیوار و خیلی کارهای دیگر.
رسیدگی به خودم و خانه حالم را خوب میکند اما معمولن همین را هم از خودم دریغ میکنم. کاش هرروز مثل امروز بود.
.
*سهراب
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر